دانلود کتاب ایراندخت

نام کتاب

  ایراندخت (دانلود+)

نویسنده

بهنام ناصح

موضوعات

داستان + رمان

رمز (پسورد)

pdftarikhema.com

تهیه توسط

ناشناس

حجم

2.69 مگا بایت (MB)

قالب کتاب

PDF – پی دی اف

منبع الکترونیکی

کتابخانه تاریخ ما

 

 

 

کتاب ایراندخت اثر بهنام ناصح است،ماه‌بانو از وقتی که به یاد می‌آورد گشتاسب این‌گونه بود؛ بی‌عقل بود اما بی‌آزار. دو سال از ماه‌بانو بزرگتر بود و آن‌طور که می‌گفتند در کودکی از بام افتاده بود و انگار دیوی در جانش رخنه کرده باشد، هیچ مغ و هیچ داروی مغانه‌ای در او کارگر نیفتاد و از آن به بعد دیوانه شد. ماه‌بانو آهسته گفت: «این هم از بخت من است.» و با مشت کوبید بر گلوله خمیر. «این‌طوری نزن وقتی نان شد دندانمان را می‌شکند.» و باز دندان‌های شکسته‌اش را نشان داد. ـ چه‌طور آمدی داخل؟ ـ در باز بود. ماه‌بانو با خود غر زد: «باز این گیس بریده در را پشت سرش نبسته. از بس که هول است. نمی‌دانم کجا رفته، قرار بود مثلاً آتش بیاورد.» آتش زبانه می‌کشید و ایراندخت به آن چشم دوخته بود. آتش بود و گرما، اما روزبه نبود. ریش‌های پیرمرد به رنگ جامه سفیدش، کنار آتش به سرخی می‌زد و چشم‌هایش، اگرچه سوی شعله‌ها بود، اندیشه‌ای که در سرش شعله می‌کشید جهان را مقابلش تیره و تار می‌کرد. بدخشان پیر هم در فکر روزبه بود؛ یگانه پسرش. آتشکده تازگی‌ها خلوت‌تر شده بود و پیرمرد به تنهایی عادت داشت. سال‌ها همدمش بوی دود چوب بود و صدای ترق ترق سوختنشان.

 




Subscribe
دنبال کردن
guest
0 دیدگاه ها
Inline Feedbacks
View all comments